طارمیفرهنگ فارسی عمید۱. نردۀ چوبی یا فلزی که جلو ایوان، باغچه، یا جای دیگر درست میکنند.۲. [مجاز] ایوان.
طارمیلغتنامه دهخداطارمی . [ رَ ] (اِخ ) میردوست از شعرای طارم بوده دوازده سال بمجاورت و خدمت روضه ٔ رضویه اشتغال داشته و همایون پادشاه وی را از هواخواهان خویش میشمرده است . این شعر بدو منسوب است :چاکها کز دست عشقش در گریبان من است هر طرف راهیست کز جانان سوی جان من است .<p class="au
تارمیلغتنامه دهخداتارمی . [ رَ / رُ ] (اِ) محجر و دیوارمانندی از چوب یا آهن که جلو باغ یا ایوان و غیره سازند که اکنون در تکلم تارمی گفته میشود. (فرهنگ نظام : تارم ). رجوع به تارم شود.
خاوری طارمیلغتنامه دهخداخاوری طارمی . [ وَ ی ِ رِ ] (اِخ ) رستم بن علی طارمی معروف به خاوری . صاحب رساله ای است در عروض در دو ورق و هفت فصل . (از کشف الظنون چ 1941 م . ج 1 ص 877).
عماد طارمیلغتنامه دهخداعماد طارمی . [ ع ِ دِ رَ ] (اِخ ) (ملا...) ابن محمود طارمی . وی در قریه ٔ طارم از قرای خراسان متولد شد و در آنجا به تحصیل علوم مختلف پرداخت و چون پدرش وصف کرامات شیخ «شاه عالم » ازفقهای گجرات را برای او نقل کرد (که داستان آن مفصلاً در تاریخ النور السافر آمده است ) وی به قصد ز
نجم الدین طارمیلغتنامه دهخدانجم الدین طارمی . [ ن َ مُدْ دی ن ِ رَ ] (اِخ ) از دانشمندان دوره ٔ گورکانی و ملازم میرزا میرانشاه بود و به دستور این شاهزاده کتاب کامل التواریخ ابن اثیر را از عربی به فارسی ترجمه کرد. (از حبیب السیر ج 3 جزو 3</span
خاوری طارمیلغتنامه دهخداخاوری طارمی . [ وَ ی ِ رِ ] (اِخ ) رستم بن علی طارمی معروف به خاوری . صاحب رساله ای است در عروض در دو ورق و هفت فصل . (از کشف الظنون چ 1941 م . ج 1 ص 877).
نجم الدین طارمیلغتنامه دهخدانجم الدین طارمی . [ ن َ مُدْ دی ن ِ رَ ] (اِخ ) از دانشمندان دوره ٔ گورکانی و ملازم میرزا میرانشاه بود و به دستور این شاهزاده کتاب کامل التواریخ ابن اثیر را از عربی به فارسی ترجمه کرد. (از حبیب السیر ج 3 جزو 3</span
عماد طارمیلغتنامه دهخداعماد طارمی . [ ع ِ دِ رَ ] (اِخ ) (ملا...) ابن محمود طارمی . وی در قریه ٔ طارم از قرای خراسان متولد شد و در آنجا به تحصیل علوم مختلف پرداخت و چون پدرش وصف کرامات شیخ «شاه عالم » ازفقهای گجرات را برای او نقل کرد (که داستان آن مفصلاً در تاریخ النور السافر آمده است ) وی به قصد ز