ترجمه مقاله

طعن

ta'n

۱. = طعنه
۲. [قدیمی] نیزه ‌زدن.
⟨ طعن ‌کردن: (مصدر لازم) [قدیمی] سرزنش کردن؛ عیب کردن؛ ملامت کردن.

۱. زخمزبان، سرزنش، طعنه، عیبجویی، کنایه، گوشه، ملامت
۲. عیب گفتن، سرزنش کردن، کنایه زدن
۳. نیزه زدن
۴. نیزهزنی

ترجمه مقاله