لغتنامه دهخدا
ابن خلدون . [ اِ ن ُ خ َ ] (اِخ ) ابوزید عبدالرحمن بن محمدبن محمدبن حسن حضرمی یمنی . شاید از ابناء. یکی از بزرگان و مشاهیر حکماء مورخین . خلدون جد اعلای او از مردم حضرموت بوده و باندلس هجرت کرده بود و در شهر قرمونه و اشبیلیه عده ای از مردم این خاندان از اعیان رجال و کبارعلما