ترجمه مقاله

طمطراق

tomtorāq, tamtarāq

۱. کرّوفرّ.
۲. نمایش شکوه و جلال؛ خودنمایی.
۳. (اسم صوت) [قدیمی] سروصدا: ◻︎ چند حرف طمطراق و کاربار / کار و حالِ خود ببین و شرم دار (مولوی: ۱۲۹).

۱. جلال، شکوه، شوکت،
۲. تجمل
۳. دبدبه، طنطنه، کوکبه
۴. تکبر، خودنمایی
۵. کروفر
۶. سروصدا، هیاهو

ترجمه مقاله