ترجمه مقاله

ظاهر

zāher

۱. پیدا؛ آشکار؛ هویدا؛ نمایان.
۲. (اسم) از نام‌های خداوند.
⟨ ظاهر ساختن: (مصدر متعدی) = ⟨ ظاهر کردن
⟨ ظاهر شدن: (مصدر لازم)
۱. آشکار گشتن؛ نمایان شدن.
۲. [قدیمی، مجاز] تحقق یافتن.
⟨ ظاهر کردن: (مصدر متعدی) آشکار کردن؛ نمایان ساختن.
⟨ ظاهر گشتن: (مصدر لازم) = ⟨ ظاهر شدن
⟨ ظاهر‌و‌باطن: [مجاز] همه‌چیز.

۱. آشکار، آشکارا، برملا، پدید، پیدا، جلوهگر، علنی، عیان، محسوس، مرئی، مشهود، معلوم، نمایان، نمودار، واضح، هویدا
۲. هیئت ≠ باطن، پنهان، نهان

آشکار، نما، رویه، نمایان

ترجمه مقاله