ترجمه مقاله

عادی

'ād[d]i

۱. ویژگی آنچه مطابق با عادت معمول است؛ معمول؛ متداول.
۲. آنچه برتری و امتیازی ندارد؛ معمولی.

۱. رایج، متداول، معمولی، معمول
۲. پیشپاافتاده، مبتذل
۳. تجاوزگر، متجاوز، متعدی
۴. خصم، دشمن، عدو ≠ غیرعادی

بهنجار

ترجمه مقاله