عبداللهفرهنگ فارسی معین(عَ بْ دُ لْ لا) [ ع . ] 1 - (ص مر.) بندة خدا. ج . عبادالله. 2 - (اِمر.) نامی است از نام های مردان .
عبداللهی بالالغتنامه دهخداعبداللهی بالا. [ ع َ دُل ْ لاه ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رستم بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون واقع در هشت هزارگزی شمال خاور فهلیان کنار شوسه ٔ کازرون به بهبهان . ناحیه ای است واقع در دامنه . گرمسیر و مالاریایی است 119 تن سکنه دارد. آب
عبداللهی پائینلغتنامه دهخداعبداللهی پائین . [ ع َ دُل ْ لاه ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رستم بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون . واقع در هشت هزارگزی شمال خاور فهلیان کنار شوسه ٔ کازرون به بهبهان . ناحیه ای است واقع در دامنه . گرمسیر و مالاریایی است 244 تن سکنه دارد.
سبائیهفرهنگ فارسی عمیدفرقهای از غلاة شیعه، پیروان عبدالله بن سبا که امیرالمومنین علی را خدا میخواندهاند.