عتیقهفرهنگ فارسی عمید۱. ویژگی آنچه متعلق به دوران کهن است و دارای ارزش هنری و تاریخی است؛ قدیمی.۲. (اسم) آنچه متعلق به دوران کهن است.۳. [عامیانه، مجاز] زشت؛ مسخره؛ بهدردنخور: آمده بود اینجا، خواهر عتیقهاش را هم آورده بود.
هتکةلغتنامه دهخداهتکة. [ هَِ ت َ ک َ ] (ع اِ) یکی از هِتَک . (معجم متن اللغة) (اقرب الموارد). رجوع به هِتَک شود.
هتکةلغتنامه دهخداهتکة. [ هَُ ک َ ](ع اِمص ) اسم از هَتک . (اقرب الموارد). پرده دریدگی . (منتهی الارب ). پرده دری . (ناظم الاطباء). || رسوایی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || (اِ) ساعتی از شب . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (معجم متن اللغة). || (ص ) آن کس که به فاش شدن عیبش ب
هتیکةلغتنامه دهخداهتیکة. [ هََ ک َ ] (ع اِمص ) پرده دری . (ناظم الاطباء). || فضیحت . رسوایی . (ناظم الاطباء) (معجم متن اللغة) (اقرب الموارد).
عتیقةلغتنامه دهخداعتیقة. [ ع َ ق َ ] (اِخ ) محله ای است به بغداد در جانب غربی مابین طاق الحرانی تاباب الشعیر. (معجم البلدان ). رجوع به عتیکیه شود.