لغتنامه دهخدا
عرة. [ ع ُرْ رَ ] (ع اِ) گر. جرب . (منتهی الارب ). جرب . (اقرب الموارد). || پشک و سرگین گوسفند. (منتهی الارب ). پشکل و سرگین . (از اقرب الموارد). || پلیدی شترمرغ و پرنده و پلیدی مردم . (منتهی الارب ). ذرق و فضله ٔ طائر.(از اقرب الموارد). || پیه کوهان . (منتهی الارب ). شحم و پ