ترجمه مقاله

عزادار

'azādār

ماتم‌دار؛ ماتم‌زده؛ ماتم‌دیده؛ آن‌که در مرگ کسی سوگوار است.

پرسهنشین، داغدار، سوگوار، سوگوار، ماتمزده، ماتمزده، مصیبت

ترجمه مقاله