ترجمه مقاله

عزیز

'aziz

۱. شریف؛ گرامی؛ گران‌مایه؛ ارجمند؛ بزرگوار.
۲. (اسم) [قدیمی] لقب هر‌یک از فرمانروایان مصر یا بزرگترین صاحب‌منصب دربار فرعون.
۳. (اسم) خویشاوند بسیار نزدیک.
۴. آنچه به سختی به دست می‌آید؛ کمیاب.
۵. [قدیمی] نیرومند؛ قوی.
۶. (اسم) (تصوف) پیر.
۷. از نام‌های خداوند.
⟨ عزیز داشتن: (مصدر متعدی) گرامی داشتن؛ ارجمند داشتن.
⟨ عزیز کردن: (مصدر متعدی) گرامی کردن.

ارجمند، شایسته، عالیقدر، عزتمند، گرامی، گرانمایه، محترم، نورچشم ≠ ذلیل

گرامی، نازنین، گرانمایه، مهربان

ترجمه مقاله