لغتنامه دهخدا
بسالت . [ ب َ ل َ ] (ع مص ) مأخوذ از تازی شجاعت . (اقرب الموارد). شجاعت و دلیری . (غیاث ) (فرهنگ نظام ). شجاعت و دلاوری و بی پروایی . (ناظم الاطباء) : فضیحت آن اقوام و بسالت آن مقام دید که عرصه ٔ زمین به عفاریت انس ... موج میزد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی )