ترجمه مقاله

عقده

'oqde

۱. امیال سرکوب شده که عوارض آن در زندگی فرد ظاهر می‌شود.
۲. [مجاز] دشمنی؛ کینه.
۳. ناراحتی؛ درد دل.
۴. [قدیمی، مجاز] امر پیچیده و دشوار؛ موضوع لاینحل.
۵. [قدیمی] گره.
۶. [قدیمی، مجاز] پیوند.
⟨ عقدهٴ حقارت: (روان‌شناسی) [مجاز] حالت سرکوفتگی و افسردگی توٲم با کینه‌توزی که به سبب ناکامی، تحمل رنج، خفت، و حقارت پدید می‌آید.
⟨ عقدهٴ دل: غم‌ دل؛ غم؛ غصه؛ گله؛ شکایتی که در دل نهفته باشد.

۱. گره
۲. دشواری، فشار، گیر، محظور

ترجمه مقاله