علیهمالغتنامه دهخداعلیهما. [ ع َ ل َ هَِ ] (ع حرف جر + ضمیر) مرکب از: «علی » حرف جر + «هما» ضمیر متصل عربی برای مثنای غائب در حال نصب و جر. بر آن دو!- سلام اﷲ علیهما ؛ سلام خدای بر آن دو!- علیهماالسلام ؛ بر آن دو درود باد!
علی العمیالغتنامه دهخداعلی العمیا. [ ع َ لَل ْ ع َ ] (ع ق مرکب ) کورانه . بدون بصیرت و بینایی . (ناظم الاطباء). کورکورانه . بطور چشم بسته . نسنجیده . ازروی نادانی . ناسنجیده .
تحتالحمایگیprotectorate1واژههای مصوب فرهنگستانوضعیت یک دولت غالباً ضعیف در تعامل با دولتی قدرتمند در عرصۀ بینالمللی که در چارچوب یک موافقتنامۀ بینالمللی اختیار تصمیمگیری آن دولت در امور سیاست خارجی و امنیتی به دولتی قدرتمند واگذار شده است
ذوالکلاعلغتنامه دهخداذوالکلاع . [ ذُل ْ ] (اِخ ) نام پدر شرحبیل یکی از قتله ٔ حسین بن علی علیهما السلام است .