لغتنامه دهخدا
اعصم . [ اَ ص َ ] (ع اِ) آهوو بز کوهی که یک دست یا هر دو دستش سفید باشد و تمام اندام سیاه یا سرخ باشد. مؤنث : عَصماء. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). آنک یک دست وی سیاه بود و یکی سپید از حیوان . (تاج المصادر بیهقی ). آن آهو که دست و پای سپید دارد. (مهذب الاسماء