ترجمه مقاله

غریب

qarib

۱. دورافتاده از وطن.
۲. ویژگی مکانی که محل زندگی شخص نیست و برای او نا‌آشناست.
۳. [مجاز] موجب شگفتی؛ عجیب.
۴. (اسم) (ادبی) در عروض، از بحور شعر بر وزن «فاعلاتن فاعلاتن مستفعلن»؛ جدید.
۵. [مجاز] خوب.
⟨ غریب آمدن: (مصدر لازم) شگفت‌انگیز و عجیب به نظر رسیدن.

۱. بیگانه، غریبه، ناآشنا، ناشناخته، ناشناس
۲. بیکس، فقیر
۳. نامحرم
۴. اجنبی، خارجی
۵. بدیع، حیرتانگیز، شگفت، شگفتآور، عجیب، غیرعادی
۶. طرفه، طریف، نو
۷. دورازوطن، دورافتاده ≠ آشنا، خویش

بیگانه، ناآشنا، دور، ناشناخته

ترجمه مقاله