غصنلغتنامه دهخداغصن . [ غ ُ ] (اِخ ) (دکتر سلیم ...) طبیب مصری بود. او راست : «التمریض المنزلی » که در آغاز آن بعض مبادی تشریحی و فیزیولوژیکی را آورده است . این کتاب در مطبعه ٔ ادبیه ٔ بیروت به سال 1910م . چاپ شده است . (از معجم المطبوعات ج <span class="hl"
غصنلغتنامه دهخداغصن . [ غ ُ ] (اِخ ) الرومیة. نام مادر المستکفی باﷲ. رجوع به مجمل التواریخ و القصص چ بهار ص 280 شود.
غسنلغتنامه دهخداغسن . [ غ ُ س َ ] (ع اِ) ج ِ غُسنَة و غُسناة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (قطر المحیط).عدی بن زید گوید : و احور العین مربوب له غسن مقلد من خیار الدر تقصاراً.(منتهی الارب ).رجوع به غسنة شود.
غسنلغتنامه دهخداغسن . [ غ َ ] (ع ص ) سست و نرم و فروهشته . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ضعیف . (قطر المحیط).
غشنلغتنامه دهخداغشن .[ غ َ ] (ع مص ) به چوب دستی و شمشیر زدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). زدن به عصا و شمشیر. (اقرب الموارد).
غصنةلغتنامه دهخداغصنة. [ غ ِ ص َ ن َ ] (ع اِ) ج ِ غُصن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به غُصن شود.
غصنةلغتنامه دهخداغصنة. [ غ ُ ن َ ] (ع اِ) خردشاخ درخت . (منتهی الارب ). شعبه ٔ کوچکی از شاخه . (از اقرب الموارد).
ابن غصنلغتنامه دهخداابن غصن . [ اِ ن ُ غ ُ ] (اِخ ) ابوعبداﷲ محمدبن ابراهیم اشبیلی . اصلاً از مردم جزیرةالخضراء اندلس و از اخلاف شدادبن اوس انصاری بوده است . مولد او به 630 هَ .ق . در اشبیلیه و وفات در 723 به بیت المقدس . در فقه
غصنةلغتنامه دهخداغصنة. [ غ ِ ص َ ن َ ] (ع اِ) ج ِ غُصن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به غُصن شود.
غصنةلغتنامه دهخداغصنة. [ غ ُ ن َ ] (ع اِ) خردشاخ درخت . (منتهی الارب ). شعبه ٔ کوچکی از شاخه . (از اقرب الموارد).
ذوالغصنلغتنامه دهخداذوالغصن . [ ذُل ْ غ ُ ] (اِخ ) یاقوت در معجم البلدان گوید: زبیر گفته است که روضه ٔ ذی الغصن بنواحی مدینه است و در کتاب العقیق ذکر آن آمده است . کثیر گوید:لعزّة من أیّام ذی الغصن هاجنی بضاحی قرارالرّوضتین رسوم ٌ.و ابن الأثیر در المرصّع آرد: وادئی است بنزدیکی مدین
اغصنلغتنامه دهخدااغصن . [ اَ ص َ ] (ع ص ) گاو که در دم او سپیدی باشد. (آنندراج ): ثور اغصن ؛ گاو که در دنب او سپیدی باشد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
ابن غصنلغتنامه دهخداابن غصن . [ اِ ن ُ غ ُ ] (اِخ ) ابوعبداﷲ محمدبن ابراهیم اشبیلی . اصلاً از مردم جزیرةالخضراء اندلس و از اخلاف شدادبن اوس انصاری بوده است . مولد او به 630 هَ .ق . در اشبیلیه و وفات در 723 به بیت المقدس . در فقه
ابوالغصنلغتنامه دهخداابوالغصن . [ اَ بُل ْ غ ُ ] (اِخ ) ثابت بن قیس مدنی . او از ابی سعید المقبری روایت کند.