غوردیانلغتنامه دهخداغوردیان . (اِخ ) تلفظ ترکی گردین . نام سه تن از امپراطوران روم : گردین اول و دوم و سوم . رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود.
غوریدنلغتنامه دهخداغوریدن . [ دَ ] (مص ) تحریص کردن به جنگ . (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). || هزیمت دادن . || تسلی یافتن . (آنندراج ). || قانع شدن و راضی و خشنود گشتن . (از ناظم الاطباء). || سیر شدن . (آنندراج ).
غوردیانهلغتنامه دهخداغوردیانه . [ ن َ ] (اِخ ) تلفظ ترکی گردی ین . نام ناحیه ٔ کوهستانی میان کردستان و دریاچه ٔ وان . رجوع به گوردی ین و قاموس الاعلام ترکی شود.
غوردیانهلغتنامه دهخداغوردیانه . [ ن َ ] (اِخ ) تلفظ ترکی گردی ین . نام ناحیه ٔ کوهستانی میان کردستان و دریاچه ٔ وان . رجوع به گوردی ین و قاموس الاعلام ترکی شود.