ترجمه مقاله

غوغا

qo[w]qā

۱. دادوفریاد؛ خروش.
۲. مردم بسیار و درهم‌آمیخته.
۳. (اسم، صفت) [قدیمی] مردم آشوب‌طلب.
⟨ غوغا انگیختن: (مصدر لازم) [قدیمی] = ⟨ غوغا کردن
⟨ غوغا برآوردن: (مصدر لازم) [قدیمی] = ⟨ غوغا کردن
⟨ غوغا کردن: (مصدر لازم)
۱. هیاهو و دادوفریاد کردن؛ هنگامه کردن.
۲. [مجاز] فتنه و آشوب برپا کردن.

۱. شور
۲. آشوب، ازدحام، المشنگه، جنجال، خروش، دادوبیداد، سروصدا، غریو، غلغله، فغان، ولوله، همهمه، هنگامه، هیاهو
۳. آوازه، بانگ ≠ آرامش، سکوت

ترجمه مقاله