فاتوریدنلغتنامه دهخدافاتوریدن . [ دَ ] (مص مرکب ) توریدن . بمعنی رم کردن و دوررفتن . فاتولیدن . ریشه اش در سنسکریت «تورا» بمعنی تند رفتن و دور رفتن و «فا» مزید مقدم (پیشاوند) است . (فرهنگ نظام ). به یک طرف نگه داشتن . || حذر کردن . || ترسناک شدن . || برطرف کردن . (ناظم الاطباء).
فاتوریدنفرهنگ فارسی معین(تُ دَ)(مص ل .) = فاتولیدن : 1 - دور شدن ، حذر کردن ، دوری گزیدن . 2 - رمیدن .