فاکهةلغتنامه دهخدافاکهة. [ ک ِ هََ ] (ع اِ) میوه ، هرچه باشد، جز خرما و انگور و انار. (از منتهی الارب ). || درخت خرمای عجیب . (از اقرب الموارد). خرمابن بشگفت آورنده . (منتهی الارب ). || نوعی شیرینی . (اقرب الموارد). حلوایی است . (منتهی الارب ). || آنچه با خوردن آن خوشی حاصل آید. (از اقرب الموا
مفاکهةلغتنامه دهخدامفاکهة. [ م ُ ک َ هََ ] (ع مص ) با کسی لاغ و خوش منشی نمودن . (منتهی الارب ) (از آنندراج ). با کسی لاغ کردن و شوخی و خوش منشی نمودن . (ناظم الاطباء).با کسی مزاح کردن . (از اقرب الموارد). ممازحه . (تاج المصادر بیهقی ). با هم خوش طبعی کردن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع