فجل
فعالا.[ ] (اِ) بسریانی فجل است . (فهرست مخزن الادویه ).
فیون . (معرب ، اِ) فجل . (فهرست مخزن الادویه ).
ترف . [ ت ُ ] (اِ) ترب و فجل . (ناظم الاطباء). و رجوع به تُرب شود.