ترجمه مقاله

فخر

faxr

۱. افتخار؛ سربلندی.
۲. (اسم) [قدیمی] مایۀ افتخار و نازش: ◻︎ خاک بادا تن سعدی اگرش تو نپسندی / که نشاید که تو فخر من و من عار تو باشم (سعدی۲: ۵۰۳).
۳. [قدیمی] بزرگ‌منشی.
⟨ فخر کردن: (مصدر لازم) اظهار سرفرازی و سربلندی کردن؛ مباهات کردن؛ نازیدن.

افتخار، بالندگی، تفاخر، سرافرازی، غرور، مباهات، ناز، نازش، نازیدن

ترجمه مقاله