فراغباللغتنامه دهخدافراغبال . [ ف َ ] (ص مرکب ) آنکه بی تشویش معاش کند و بال در لغت عرب به معنی دل است . (از آنندراج ). رجوع به فارغ بال و فارغ البال شود.
آرامشفرهنگ مترادف و متضاد۱. آسایش، آسودگی، استراحت، راحت، راحتی، فراغبال، فراغت ۲. آشتی، صلح، صلحجویی، مسالمت ۳. آرام، تسکین، سکون، قرار ۴. امان، امنیت، ایمنی ۵. سکینه، طمانینه ≠ آشوب، بلوا