فضانوردلغتنامه دهخدافضانورد. [ ف َ ن َوَ ] (نف مرکب ) کسی که با وسیله ٔ جهنده به هوا پرواز کند. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به فضانوردی شود.
فضانوردیلغتنامه دهخدافضانوردی . [ ف َ ن َ وَ ] (حامص مرکب ) انسانهای فضانورد با وسیله ٔ جهنده به نام موشک به فضا میروند. پیشرفت صنعتی و ساختن موشکهای سریعالسیر بشر را به فکر فضانوردی و کشف اسرار ستارگان منظومه ٔ شمسی که خورشید مرکز آن است و کره ٔ خاکی ما یکی از سیارات آن به شمار میرود انداخت . کش
فضانوردیلغتنامه دهخدافضانوردی . [ ف َ ن َ وَ ] (حامص مرکب ) انسانهای فضانورد با وسیله ٔ جهنده به نام موشک به فضا میروند. پیشرفت صنعتی و ساختن موشکهای سریعالسیر بشر را به فکر فضانوردی و کشف اسرار ستارگان منظومه ٔ شمسی که خورشید مرکز آن است و کره ٔ خاکی ما یکی از سیارات آن به شمار میرود انداخت . کش