فهلویاتلغتنامه دهخدافهلویات . [ ف َ ل َ وی یا ] (اِ) ج ِ فهلوی و فهلویه . (فرهنگ فارسی معین ). || به ترانه های ملی ایران اطلاق شده است . رجوع به فهلویه شود.
فهلویاتفرهنگ فارسی عمیداشعار و ترانههایی که به لهجههای محلی یا روستایی سروده شده، مانند اشعار باباطاهر عریان و ترانههایی که در فارس، کرمان، و بعضی نواحی دیگر متداول است.
فهلویاتفرهنگ فارسی معین(فَ لَ یّ) (اِ.) اشعار و ترانه هایی با اوزان عروضی یا هجایی که به زبان ها یا لهجه های محلی و روستایی سروده شده .
فلواتلغتنامه دهخدافلوات . [ ف َ ل َ ] (ع اِ) ج ِ فلاة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). بیابانها. (یادداشت مؤلف ) : سل المصانع رکباً تهیم فی الفلوات تو قدر آب چه دانی که در کنارفراتی ؟ سعدی .رجوع به فلاة شود.
فلاحتلغتنامه دهخدافلاحت . [ ف َ ح َ ] (ع اِمص ) کشاورزی . برزگری . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به فلاحة شود.
فلهدلغتنامه دهخدافلهد. [ ف ُ هَُ / ف َهََ ] (ع ص ) کودک گرداندام خوبروی فربه نزدیک به رسیدگی رسیده . (منتهی الارب ). فلهود. (اقرب الموارد).
اورامنفرهنگ فارسی معین(اَ مَ) (اِ.) = اورامنان . اورامه : یکی از آهنگ های موسیقی قدیم که اشعار آن را به زبان پهلوی یا لهجه های محلی «فهلویات » می خواندند. اورامنان و اورامه هم گویند.
اورامنانلغتنامه دهخدااورامنان . [ م َ ] (اِ) ملحونات فهلویات از بحر هزج مسدس محذوف یعنی هر مصراع به وزن مفاعیل ٌ مفاعیل ٌ فعول ٌ است . (یادداشت بخط مؤلف ).
فهلویهلغتنامه دهخدافهلویه . [ ف َ ل َ وی ی َ / ی ِ ] (ص نسبی ، اِ) پهلوی . مؤنث فهلوی . (فرهنگ فارسی معین ). || کلمه یا جمله ای که به زبان پهلوی باشد. || شعری که به یکی از زبانهای محلی ایران - جز زبان ادبی و رسمی - به وزنی ازاوزان عروضی یا هجایی سروده شده و بخ
ترانهفرهنگ نامها(تلفظ: tarāne) (در موسیقی) شعری متشکل از چند بیت مقفا و همسان از نظر تعداد هجاها و مصراعها که با آواز خوانده میشود ؛ لید ؛ (در موسیقی) هرنوع سخن معمولاً موزون که با موسیقی خوانده شود ؛ (در موسیقی ایرانی) قطعه آوازی ، نوع جدیدی از تصنیف ؛ تصنیف ؛ (در ادبیات) دو بیتیهای محلی از نوع فهلویات ؛ (در ق
رامندلغتنامه دهخدارامند. [ م َ ] (اِخ ) از بلوکات قزوین ، حد شمالی بلوک دشت آبی ، غربی خزرود و ابهررود و افشاریه ،جنوبی خرقان و شرقی زهرا، در دامنه ٔ کوهی واقع است .و ایل شاهسون اینانلو با 150 خانوار در اینجا مسکن دارد. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص <span class="