ترجمه مقاله

فک

fak[k]

۱. = آرواره
۲. (اسم مصدر) باز کردن یا جدا کردن دو چیز از هم.
۳. (اسم مصدر) [قدیمی] رها کردن.
⟨ فک اضافه: (ادبی) در دستور زبان، حذف کردن کسرۀ اضافه از حرف آخر مضاف، مثل صاحب‌دل، صاحب‌دولت، صاحب‌دیوان.
⟨ فک‌ زدن: (مصدر لازم) [عامیانه، مجاز] پرچانگی کردن.

۱. آرواره
۲. انفکاک، تفکیک، جداسازی، حذف، قطع

چانه

ترجمه مقاله