کابوللغتنامه دهخداکابول . (اِخ ) دهی است میان طبریه و عکا. (منتهی الارب ). موضعی است در اشیر. (صحیفه ٔ یوشع 19:27) و همان کابول حالیه است که بمسافت ده میل به طرف جنوب شرقی عکا واقع است . (قاموس کتاب مقدس ). || اسم مقاطعه ای اس
قابولالغتنامه دهخداقابولا. (ع اِ) قابولاء. کاجی . (مهذب الاسماء). کاچی . (بحر الجواهر) (ملخص اللغات ).
قابولادلغتنامه دهخداقابولاد. (ترکی ، اِ) ناودانی است که در کنار پشخت بام برای محافظت دیوار از صدمه ٔ باران میسازند. (فرهنگ شعوری ) : سر دیوار آور بهر حفظی کند بال هما او را قبولاد .ابوالمعانی (از شعوری ).
قاپوللغتنامه دهخداقاپول . (اِ) مخارجه ٔ عمارت . ناودانی را نیز گفته اند که بر کناره های بام سازند تا آب باران در آن سیلان کند. و بجای لام کاف هم بنظر آمده است . (برهان ). و در کتاب السامی فی الاسامی در باب الفاظ ابنیه و امکنه «طنف » را قابول (با بای موحده ) نوشته . (السامی چ تهران ص <span clas
قابولالغتنامه دهخداقابولا. (ع اِ) قابولاء. کاجی . (مهذب الاسماء). کاچی . (بحر الجواهر) (ملخص اللغات ).
قابولادلغتنامه دهخداقابولاد. (ترکی ، اِ) ناودانی است که در کنار پشخت بام برای محافظت دیوار از صدمه ٔ باران میسازند. (فرهنگ شعوری ) : سر دیوار آور بهر حفظی کند بال هما او را قبولاد .ابوالمعانی (از شعوری ).