خورش ساختنلغتنامه دهخداخورش ساختن . [ خوَ / خ ُ رِ ت َ ] (مص مرکب ) طعام ساختن . غذا درست کردن . غذا تهیه کردن . || قاتق درست کردن . قاتق فراهم آوردن . قاتق تهیه کردن . (یادداشت مؤلف ).
قتقلغتنامه دهخداقتق . [ ق َ ت ِ ] (ترکی ، اِ) قاتق . (ناظم الاطباء). ماست و کشک . (آنندراج ). || ترشی که در آش کنند و نانخورش سازند. (آنندراج ). رجوع به قاتق شود.