قاراشمیشواژهنامه آزادقاْراشْمیْش:(gharashmish) در گویش گنابادی یعنی وضعیت جنگی ، خرابی اوضاع ، اوضاع خیْط ، هرج و مرج
قاْراشْمیْشگویش گنابادی در گویش گنابادی یعنی وضعیت جنگی ، خراب شدن اوضاع ، اوضاع خیْط ، هرج و مرج ، گرگ و میش
قارفرهنگ فارسی معین(رّ) [ ع . ] (اِفا.) قرارگیرنده ، ثابت . (?(قاراشمیش [ تر. ] (ص .) درهم و برهم ، هرج و مرج .
درهمبرهمفرهنگ فارسی طیفیمقوله: کمیت هم، قاطی پاطی، شیرتوشیر، قاراشمیش، وصله پینه، گوناگون متنوع، گوناگون، متفرقه، درهم، نامشخص