گارد جیگر، قبرکن
(کَ) (ص فا.) قبرکن .
حفار، قبرکن، لاحد، لحدساز
جادوگران، مقنی، گورکن، قبرکن، کارگر درون معدن
جادوگر، مقنی، گورکن، قبرکن، کارگر درون معدن