قبله گاهلغتنامه دهخداقبله گاه . [ ق ِ ل َ / ل ِ ] (اِ مرکب ) مکان قبله . جای قبله . (آنندراج ). || هرجائی که وقت پرستش یزدان بدان روی آورند. || از القاب پدر و کسی که قایم مقام وی باشد. (ناظم الاطباء).
قبله گاهفرهنگ فارسی عمید۱. جایی که در نماز به آن رو میکنند؛ مکان قبله؛ جای قبله.۲. [منسوخ، مجاز] پناهگاه.
قبله گاهفرهنگ فارسی معین( ~ .) [ ع - فا. ] (اِمر.) 1 - مکان قبله ، جای قبله . 2 - هر جا که وقت پرستش خدا بدان روی آورند. 3 - عنوانی است احترام آمیز در خطاب به پدر و بزرگان .
قبلةلغتنامه دهخداقبلة. [ ق َ ب َ ل َ ] (اِخ ) شهری است نزدیک دربند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (معجم البلدان ).
قبلهلغتنامه دهخداقبله . [ ق ِ ل ِ ] (اِخ ) دهی از بخش چوار شهرستان ایلام . 23000 گزی باختری چوار و 22500 گزی باختری راه شوسه ایلام به شاه آباد. کوهستانی ، سردسیر. سکنه ٔ آن 85 تن است . آب آن
قبلهلغتنامه دهخداقبله . [ ] (اِخ ) دهی از دهستان طرهان بخش طرهان شهرستان خرم آباد. در 48هزارگزی شمال باختری راه کوهدشت و 48هزارگزی شمال باختری اتومبیل رو خرم آباد به کوهدشت واقع و موقع جغرافیائی آن کوهستانی و معتدل است . محصو
قبلهلغتنامه دهخداقبله . [ ق ِ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان شیراز. در 2000 گزی جنوب باختر شیراز واقع و موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل است . 175 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و محصول آنجا غلات ، چغندر و
قبلهیلغتنامه دهخداقبلهی . [ ق ِ ل ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان ترکه در بخش مسجدسلیمان شهرستان اهواز. 185هزارگزی شمال باختری مسجدسلیمان ، کنار شوسه ٔ مسجدسلیمان به اهواز واقع و موقع جغرافیایی آن کوهستانی گرمسیر و مالاریائی است . سکنه ٔ 18
قبله گاه حاجتلغتنامه دهخداقبله گاه حاجت . [ ق ِ ل َ / ل ِ هَِ ج َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آنکه حاجت ها برآورد. آنکه در خواستن نیازها بدو روی آورند : چون قبله گاه حاجت عالم همین در است صائب چرا گدای در دل نمیشوی .<p class="author"
قبله گاه مجوسلغتنامه دهخداقبله گاه مجوس . [ ق ِ ل َ / ل ِ هَِ م َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از آتش است . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). بمعنی قبله ٔ زردشتیان است که کنایه از آتش باشد. (برهان ). رجوع به قبله ٔ زردشتیان شود : ز دیگر طرف سر
سجده گاهلغتنامه دهخداسجده گاه . [ س َ / س ِ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) قبله . (ترجمان القرآن ). مسجد. جای سجده . قبله گاه که در آنجا پیشانی بخاک نهند تواضع را : شهی که بارگه اوست سجده گاه ملوک همی برند ب
حسینقلی آبادلغتنامه دهخداحسینقلی آباد. [ ح ُ س ِ ق ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میربیک بخش دلفان شهرستان خرم آباد. واقع در 51هزارگزی باختر نورآباد، 37هزارگزی باختر راه خرم آباد به کرمانشاه . ناحیه ای است واقع در جلگه . سردسیر مالاریا
مکرماتلغتنامه دهخدامکرمات . [ م َ رُ ] (ع اِ) ج ِ مکرمة. (ناظم الاطباء). جوانمردیها. نیکیها. کرامتها : مکرماتش به نوع ماند راست نوع باقی و شخص بر گذراست . خسروی سرخسی .صاحب عادات نیک و سید سادات قاعده ٔمکرمات و فایده ٔ حد . <
سرخ رولغتنامه دهخداسرخ رو. [ س ُ ] (ص مرکب ) سرخ روی . که رخ وی سرخ باشد. که رخ سرخ دارد : ز دیگر طرف سرخ رویان روس فروزنده چون قبله گاه مجوس . نظامی .همه سرخ رویند و پیروزه چشم ز شیران نترسند هنگام خشم . نظ
مرقدلغتنامه دهخدامرقد. [ م َ ق َ] (ع اِ) خوابگاه . (منتهی الارب ) (دهار) (غیاث ). مضجع. خواب جای . ج ، مَراقد. (اقرب الموارد) : بهی زان دوبالش به نرمی بگشت بی آزار گردان به مرقد گذشت . فردوسی .حکمت او را ز نورباری جنت همت او را
قبلهلغتنامه دهخداقبله . [ ق ِ ل ِ ] (اِخ ) دهی از بخش چوار شهرستان ایلام . 23000 گزی باختری چوار و 22500 گزی باختری راه شوسه ایلام به شاه آباد. کوهستانی ، سردسیر. سکنه ٔ آن 85 تن است . آب آن
قبلهلغتنامه دهخداقبله . [ ] (اِخ ) دهی از دهستان طرهان بخش طرهان شهرستان خرم آباد. در 48هزارگزی شمال باختری راه کوهدشت و 48هزارگزی شمال باختری اتومبیل رو خرم آباد به کوهدشت واقع و موقع جغرافیائی آن کوهستانی و معتدل است . محصو
قبلهلغتنامه دهخداقبله . [ ق ِ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان شیراز. در 2000 گزی جنوب باختر شیراز واقع و موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل است . 175 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و محصول آنجا غلات ، چغندر و
قبلهفرهنگ فارسی عمید۱. جهت خانۀ کعبه در شهر مکه که مسلمانان رو بدان نماز میخوانند.۲. سمتی که هنگام گزاردن نماز به آن رو میکنند.۳. کعبه؛ خانۀ کعبه.
دره قبلهلغتنامه دهخدادره قبله . [ دَرْ رَ ق ِ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خورخوره بخش دیواندره شهرستان سنندج . واقع در 59هزارگزی شمال باختری دیواندره و 12هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ دیواندره به سقز با 20
چاهو قبلهلغتنامه دهخداچاهو قبله . [ ق ِ ل ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش قشم شهرستان بندرعباس که در 100 هزارگزی باختر قشم ، سر راه مالرو قشم به باسعید واقع شده . جلگه ، گرمسیر و مالاریائی است و 90 تن سکنه دارد. آبش از چاه و آب باران ،
قبلهلغتنامه دهخداقبله . [ ق ِ ل ِ ] (اِخ ) دهی از بخش چوار شهرستان ایلام . 23000 گزی باختری چوار و 22500 گزی باختری راه شوسه ایلام به شاه آباد. کوهستانی ، سردسیر. سکنه ٔ آن 85 تن است . آب آن
قبلهلغتنامه دهخداقبله . [ ] (اِخ ) دهی از دهستان طرهان بخش طرهان شهرستان خرم آباد. در 48هزارگزی شمال باختری راه کوهدشت و 48هزارگزی شمال باختری اتومبیل رو خرم آباد به کوهدشت واقع و موقع جغرافیائی آن کوهستانی و معتدل است . محصو
قبلهلغتنامه دهخداقبله . [ ق ِ ل َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان شیراز. در 2000 گزی جنوب باختر شیراز واقع و موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل است . 175 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و محصول آنجا غلات ، چغندر و