ترجمه مقاله

قدرت

qodrat

۱. توانستن؛ توانایی داشتن؛ توانایی انجام دادن کاری یا ترک آن.
۲. توانایی؛ نیرو.
۳. سلطه؛ نفوذ فرمان.
⟨ قدرت داشتن: (مصدر لازم) نیرو و توانایی داشتن.
⟨ قدرت کردن: (مصدر لازم) قدرت و توانایی نشان دادن.
⟨ قدرت نمودن: = ⟨ قدرت کردن

۱. توان، زور، قوت، قوه، نیرو
۲. استطاعت، تاب، توانایی، طاقت، وسع
۳. زبردستی، مقاومت، نیرومندی، هنگ، یارا
۴. استیلا، اقتدار، تسلط، سلطه
۵. تاثیر، نفوذ،
۶. انرژی
۷. عظمت، کبریا ≠ ضعف

توانایی، توان، نیرو

ترجمه مقاله