ترجمه مقاله

قدمت

qedmat

۱. پیشی؛ دیرینگی.
۲. سابقه در امری.
۳. (فلسفه) قِدَم.

پیشینگی، دیرینگی، سابقه، قدم، کهنگی

پیشینه، دیرینگی، دیرینه، کهنگ

ترجمه مقاله