قرامطهفرهنگ فارسی عمیدفرقهای از اسماعیلیه پیرو حمدانبن اشعث، ملقب به قرمط که مدت صد سال در قلمرو خلفای عباسی ایجاد فتنه و آشوب کردند.
احساء قرامطهلغتنامه دهخدااحساء قرامطه . [ اَ ءِ ق َم ِ طَ ] (اِخ ) رجوع به احساء بنی سعد و احساء شود.
احساء قرامطهلغتنامه دهخدااحساء قرامطه . [ اَ ءِ ق َم ِ طَ ] (اِخ ) رجوع به احساء بنی سعد و احساء شود.
دارالهجرهلغتنامه دهخدادارالهجره . [ رُل ْ هََ رَ ] (اِخ ) جایی بوده است نزدیک بصره که قرامطه در آن میزیسته اند. (اعلام المنجد).
الهامیهفرهنگ فارسی عمیدفرقهای از متصوفه که در پارهای عقاید با قرامطه توافق دارند و از قرائت قرآن و آموختن آن اعراض کنند.
بقلیهلغتنامه دهخدابقلیه . [ ب ِ لی ی َ ] (اِخ ) طایفه ای از قرامطه . رجوع به خاندان نوبختی ص 252 شود.
احساء قرامطهلغتنامه دهخدااحساء قرامطه . [ اَ ءِ ق َم ِ طَ ] (اِخ ) رجوع به احساء بنی سعد و احساء شود.