لغتنامه دهخدا
قطاط. [ ق ِ ] (ع اِ) ج ِ قِطّ. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به قِطّ شود. || مثال که بر آن قطع کنند. (منتهی الارب ). المثال الذی یحذی علیه . (اقرب الموارد). || مدار سم ستور. || سخت برپیچیدگی و مرغولی موی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || سخت و شدید. (اقرب الموارد). ||