قلوه سنگلغتنامه دهخداقلوه سنگ . [ ق ُل ْ وَ / وِ س َ ] (اِ مرکب ) سنگهای صافی نه بزرگ و نه خرد، کمابیش چون گرده ٔ گوسفندی . (یادداشت مؤلف ). سنگ های یک مهره بزرگتر از ریگ . || فلاخن . قلماسنگ . (یادداشت مؤلف ). رجوع به قلماسنگ شود.
واگویۀ استانداردstandard calloutواژههای مصوب فرهنگستانواگویۀ بین خدمه در هنگام عملیات که تعیینکنندۀ شرایط و اقدامات و وضعیت تجهیزات و کلیدها و مشاهدات دیداری یا دیگر موارد عملیاتی تصریحشده در روالها است
سختپینهfracture callus, callus 2, bone callusواژههای مصوب فرهنگستانبافت سخت استخوانی که در زمان ترمیم در دو طرف محل شکستگی تشکیل میشود
پل پینهایcallus bridgeواژههای مصوب فرهنگستانتودۀ پینهای که از لایههای زایندۀ پایه و پیوندک ایجاد میشود
پینهcallus 1واژههای مصوب فرهنگستان[کشاورزی- علوم باغبانی] بافت پارانشیمی (paranchyma) که در نتیجۀ ترمیم زخم روی گیاه و همچنین یاختههای تمایزنیافته در کشت مصنوعی تولید میشود [حشرهشناسی] برچستگی سختشدۀ جلدِ حشرات
کشت پینهcallus cultureواژههای مصوب فرهنگستاننوعی کشت درونشیشهای که در آن یاختههای پینۀ گیاه را در محیط خاص کشت میدهند
قلوهلغتنامه دهخداقلوه . [ ق ُل ْ وَ / وِ ] (اِ) کلوه . کلیه . گُرده . یکی از دو غده ٔ بزرگی که بر دو طرف پهلوی انسان و حیوان است و از آن شاش تولید میشود. نام فارسی آن گرده است . این لفظ مبدل از لفظ کلیه ٔ عربی است . (فرهنگ نظام ).- قلوه س
قلوهلغتنامه دهخداقلوه . [ ق ُل ْ وَ / وِ ] (اِ) کلوه . کلیه . گُرده . یکی از دو غده ٔ بزرگی که بر دو طرف پهلوی انسان و حیوان است و از آن شاش تولید میشود. نام فارسی آن گرده است . این لفظ مبدل از لفظ کلیه ٔ عربی است . (فرهنگ نظام ).- قلوه س
هرقلوهلغتنامه دهخداهرقلوه . [ هََ ق َ ] (معرب ، اِ) هرقلوس . (برهان ) (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به هرقلوس شود.