ترجمه مقاله

قوس

qo[w]s

۱. (نجوم) نهمین صورت فلکی منطقةالبروج که در نیمکرۀ جنوبی قرار دارد.
۲. نهمین برج از برج‌های دوازده‌گانه، برابر با آذر؛ تیرانداز.
۳. (اسم مصدر) خمیدگی.
۴. [جمع: اَقواس] [قدیمی] = کمان
⟨ قوس‌وقزح: = رنگین‌کمان

۱. انحنا، خم، شیز، کمانه، کمان، وتر
۲. طاق
۳. آذرماه

کمان

قوس

لغت‌نامه دهخدا

قوس . [ ق َ ] (اِخ ) برجی است در آسمان . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). نام برج نهم از دوازده برج فلکی که کمان و کمان گردون نیز گویند. (ناظم الاطباء). نام برج نهم از بروج دوازده گانه است که ستاره هایش شکل مرد تیرانداز فرض شده . (از فرهنگ نظام ). در جامع الحکمتین آمده : از

قوسان

لغت‌نامه دهخدا

قوسان . [ ق َ ] (اِخ )دهی است نزدیک واسط. (منتهی الارب ). برخی از شاعران عرب در شعر خود از آن یاد کنند. (از معجم البلدان ). قوسان یا قوران ، شهری وسط است [ از شهرهای عراق عرب ] و قرب صد پاره ده از توابع آن ، حقوق دیوانش نه تومان و چهارهزار دینار است . (نزهة القلوب ج <span cla

ترجمه مقاله