لغتنامه دهخدا
قیادت . [ دَ ] (ع مص ) راهنمایی کردن . رهبری کردن . || پیشوایی کردن . || (اِمص ) راهنمایی . رهبری . || پیشوایی . || قرمساقی . جاکشی . دلالی محبت . (فرهنگ فارسی معین ). || (اصطلاح حقوق جزای اسلامی ) قیادت عمل شخصی است که برای واقع ساختن مقاربت (دخول ) نامشروع بین دو نفر اقدام