قیطسلغتنامه دهخداقیطس . [ ق َ طِ ] (اِخ ) نام یکی از صور فلکی که بشکل نهنگ است . (ناظم الاطباء) . نام صورتی از صور فلکیه از ناحیت جنوبی و آن را بر مثال ماهی وال توهم کرده اند که او را دو دست بود دنبال همچون مرغی و آن بیست ودو کوکب است . (جهان دانش ).
قیطسلغتنامه دهخداقیطس . [ ق َ طِ ] (معرب ، اِ) قیطوس . قاطوس . عاطوس . غاطوس . (فرهنگ فارسی معین ). نام درختی است که آن را به فارسی مورد و به عربی آس گویند. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
قیطُسCetus, Cet, Whaleواژههای مصوب فرهنگستانچهارمین صورت فلکی بزرگ که در استوای آسمان واقع است و به شکل نهنگ تصور میشود
کیتسلغتنامه دهخداکیتس . (اِخ ) جان . شاعر انگلیسی که به سال 1795 م . در «فینسبوری » متولد شد و به سال 1821 در «روم » درگذشت . او در رشته ٔ پزشکی (جراحی ) تحصیل می کرد و به علت علاقه ٔ شدیدی که به شعر داشت تحصیل خود را رها کرد
کتسلغتنامه دهخداکتس . [ ک َ ت َ ] (ص ) به لغت ژند و پاژند بمعنی کوچک و خرد باشد و عربان صغیر گویند. (برهان ) (آنندراج ) .
قتسلغتنامه دهخداقتس . [ ق ِ ت ِ ] (اِخ ) معرب ستس نام مکانی است که در متن عربی ابن البیطار بغلط فیبس آمده است . رجوع به مفردات ابن البیطار و ترجمه ٔ آن (لکلرک ) ذیل کلمه ٔ طوقریوس شود.
سنگتراشSculptor, Scl, Sculptorواژههای مصوب فرهنگستانصورت فلکی کمنوری در آسمان جنوبی (southern sky) و در مجاورت صورت قیطُس
کوره 1Fornax, For, Furnaceواژههای مصوب فرهنگستانصورت فلکی کمنوری در نیمکرۀ جنوبی آسمان میان دو صورت بزرگ نهر و قیطُس
ققنوسPhoenix 2, Pheواژههای مصوب فرهنگستانصورتی فلکی در آسمان جنوبی (southern sky) در جنوب صورتهای فلکی قیطُس و سنگتراش
دراقیطسلغتنامه دهخدادراقیطس . [ دَ طُ ] (معرب ، اِ) به یونانی بیخ فیلگوش باشد و آن گلی است از جنس سوسن و آنرا به عربی اصل اللوف خوانند. (برهان ). و رجوع به دراقنیطون شود.
امایاقیطسلغتنامه دهخداامایاقیطس . [ اَ ] (اِ) مصحف ایراقیطس . رجوع به ایراقیطس شود. (از یادداشت مؤلف ).