قیمتیلغتنامه دهخداقیمتی . [ م َ ] (ص نسبی ) منسوب به قیمت ، ارزش دار. بهادار. || پربها. ثمین . گرانبها. (آنندراج ) : من آنم که در پای خوکان نریزم مر این قیمتی لفظ دُرّ دری را. ناصرخسرو.و پاره ای جامه ٔ قیمتی از آن مرد بزاز بخرید. (س
کمیتیلغتنامه دهخداکمیتی . [ ک َم ْ می ی َ ] (حامص ) دارای کمیت بودن . (فرهنگ فارسی معین ) : کمیتی و مانندگی یکی است به عرضی . (دانشنامه از فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به کمیت شود.
ترویج قیمتیprice promotionواژههای مصوب فرهنگستانتبلیغ قیمت محصول یا خدمت که معمولاً از قیمت پیشین کمتر است و بهصورت کالابرگ یا برگشت بخشی از پول دریافتی اولیه یا مانند آنها به مصرفکننده ارائه میشود
ترویج قیمتیprice promotionواژههای مصوب فرهنگستانتبلیغ قیمت محصول یا خدمت که معمولاً از قیمت پیشین کمتر است و بهصورت کالابرگ یا برگشت بخشی از پول دریافتی اولیه یا مانند آنها به مصرفکننده ارائه میشود
کشش قیمتی تقاضاprice elasticity of demandواژههای مصوب فرهنگستاننسبت درصد تغییرات مقدار تقاضا به درصد تغییرات قیمت
ترویج قیمتیprice promotionواژههای مصوب فرهنگستانتبلیغ قیمت محصول یا خدمت که معمولاً از قیمت پیشین کمتر است و بهصورت کالابرگ یا برگشت بخشی از پول دریافتی اولیه یا مانند آنها به مصرفکننده ارائه میشود