لابرلالغتنامه دهخدالابرلا. [ ب َ ] (اِ مرکب ) نام نوعی حلوا. (برهان ). حلوائی است که آن را گولانج نیز گویند. (از فرهنگ اسدی نخجوانی در شرح گولانج ). نام نوعی حلوا که آن را گلاج گویند. قطائف . صاحب لسان العجم گوید، لابرلا همان گلاج مرقوم که نان تنک و تو بر تو است و این زبان شیراز است . تو بر تو.
لافرهنگ فارسی عمیدتو و میان چیزی: لای کتاب، لای دیوار.⟨ لابهلا: ‹لابرلا› [عامیانه] تودرتو؛ تابرتا.
توهفرهنگ فارسی عمیدتا؛ تاه؛ لا؛ پرده.⟨ توهبرتوه: (قید، صفت) [قدیمی] لابهلا؛ لابرلا؛ تابرتا؛ توبهتو؛ پردهدرپرده.
لولانجلغتنامه دهخدالولانج . [ ل َ / لُو ] (اِ) بی شک همان گولانج است که به تصحیف خوانده اند و گولانج حلوائی است . رجوع به گولانج شود. لابرلا. (آنندراج ) (برهان ). لولانچ . (برهان ).