لابجینلغتنامه دهخدالابجین . (اِخ ) نام دیهی از ناحیه ٔ فریوار همدان . (نزهةالقلوب چ لیدن مقاله ٔ ثالثة ص 72). اما ظاهراً دگرگون شده ٔ لالجین باشد.
گلابزنلغتنامه دهخداگلابزن . [ گ ُ زَ ] (اِ مرکب ) گلاب پاش . گلابدان : گل را چه گرد خیزد از ده گلابزن مه را چه ورغ بندد از صد چراغدان . ؟ (ازکلیله و دمنه ).در قهقهه ز گریه ٔ دل چون گلابزن وز خرمی ز سوز جگر همچو مجمرم . <p cla