ترجمه مقاله

لاک

lāk

۱. صمغی سرخ‌رنگ که از بعضی درختان به‌دست می‌آید و غالباً مانند شیره از سر‌شاخه می‌تراود و منعقد می‌گردد و گاهی به‌ درشتی لیمو می‌شود؛ لک: ◻︎ همی‌گفت و پیچید بر خشک‌خاک / ز خون دلش خاک همرنگِ لاک (عنصری: ۳۵۸).
۲. جسمی که از ترکیب محلول کربنات‌سود، قرمزدانه، و زاج ساخته می‌شود.
۳. مادۀ شیمیایی به رنگ‌های مختلف که با آن ناخن‌ها را رنگ می‌کنند.
۴. صمغ یا مادۀ چسب‌ناکی که برای چسباندن دو چیز، مانندِ نگین به انگشتر، کاربرد دارد؛ لک.

۱. پوسته، پوشش، جلد
۲. سرخ، قرمز
۳. تغار، لاوک
۴. پست، حقیر، دنی، زبون، فرومایه

ترجمه مقاله