لایطاقلغتنامه دهخدالایطاق . [ ی ُ] (ع ص مرکب ) (از: لا + یطاق ) که تاب نتوان آوردن .- تکلیف مالایطاق ؛ تکالیف تحمل ناکردنی .
لاتکلغتنامه دهخدالاتک . [ ت َ ] (اِخ ) نام دهی جزء دهستان رحیم آباد بخش رودسر شهرستان لاهیجان . در پانزده هزارگزی جنوب رودسر. دارای 94 تن سکنه است . (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2).
مالایطاقلغتنامه دهخدامالایطاق . [ ی ُ ] (ع ص مرکب ) آنچه که در قدرت کسی نباشد. (آنندراج ) (از غیاث ). فوق طاقت و غیرقابل تحمل . (ناظم الاطباء). بالای توانایی . که تاب نتوان آورد: تکلیف مالایطاق محال است . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
تکلیف مالایطاقلغتنامه دهخداتکلیف مالایطاق . [ ت َ ف ِ ی ُ ] (ترکیب وصفی ) آنچه که از آن عاجزآیند. (انجمن آرا). تکلیفی که بدان تاب نتوان آورد.(یادداشت بخط مرحوم دهخدا) : و در آن وقت بداند که دغل آن باشد که خدای عادل را ظالم گفته باشد... و تکلیف مالایطاق را جایز دانسته باشد. (کتاب