لجوجانهدیکشنری فارسی به انگلیسیsplenetic, cussedly, doggedly, headstrong, obstinately, perversely, precipitate, stubborn, stubbornly, wrongheadedly
خودسرانهفرهنگ مترادف و متضادخودکامانه، دیکتاتورمابانه، دیکتاتورمنشانه، گستاخانه، لجوجانه، مستبدانه ≠ دموکراتمنشانه
مستبدانهفرهنگ مترادف و متضاداستبدادگرایانه، خودسرانه، خودکامانه، دیکتاتورمابانه، دیکتاتورمنشانه، لجوجانه ≠ دموکراتمنشانه
گستاخانهفرهنگ مترادف و متضادبیادبانه، بیباکانه، بیمحابا، تهورآمیز، جسورانه، دلیرانه، لجوجانه، متهورانه