لغتنامه دهخدا
لشکری . [ ل َ ک َ ](ص نسبی ، اِ) منسوب به لشکر. || سپاهی . مرد سپاهی . (غیاث ). مقابل کشوری . مقابل شهری . جندی . یک تن از افراد سپاه . عسکر. مرد جنگ . یکی از افراد لشکر. ج ، لشکریان : و مردمان وی [دیلمان خاصه ] همه لشکریانند یا برزیگر. (حدودالعالم ).