لغسرلغتنامه دهخدالغسر. [ ل َ س َ ] (ص مرکب ) شخصی را گویند که سر او موی نداشته باشد، چه لغ به معنی بی موی و صافی آمده است . (برهان ). آنکه بر سرش موی نباشد.
دغسرلغتنامه دهخدادغسر. [دَ س َ ] (ص مرکب ) (از: دغ + سر) که سری دغ دارد. که بر سر موی ندارد. کسی را گویند که سرش کچل و بی موی باشد. (برهان ). لغسر. و رجوع به لغسر شود. || آنکه پیش سرش تا فرق موی نداشته باشد. اجله . (زمخشری ). أصلع. (تاج المصادر بیهقی ) (مهذب الاسماء).
اصلعلغتنامه دهخدااصلع. [ اَ ل َ ] (ع ص ) مرد بیموی پیش سر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بمعنی کَل یعنی مرد بیموی پیش سر. (آنندراج ). و یقال ایضاً: رأس اصلع. مؤنث : صَلْعاء. ج ، صُلْع، صُلْعان . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء). تویل و داغسر. (ناظم الاطباء). دغ سر. (مهذب الاسما