ترجمه مقاله

لم

lam

۱. حالتی میان نشستن و دراز کشیدن.
۲. پشت دادن به بالش برای استراحت.
⟨ لم دادن: (مصدر لازم) تکیه دادن؛ لمیدن.

۱. رمز، شگرد، فن، فوتوفن، قلق
۲. چرایی، لما
۳. فلج، لس

ترجمه مقاله