لیتیمفرهنگ فارسی عمیدفلزی سبک، نقرهایرنگ، و نرم که در تهیه آلیاژها، داروسازی، و باتریسازی به کار میرود.
لثملغتنامه دهخدالثم . [ ل َ ] (ع مص )کوفتن و شکستن شتر سنگ را به سپل . || شکستن و خون آلود کردن سنگ سپل شتر را. || به مشت زدن بر بینی . التثام . (منتهی الارب ). || بوسه دادن : روز مصاف را شب زفاف پندارندو زخم رماح را لثم ملاح شناسند. (جهانگشای جوینی ).
فلزاتفرهنگ فارسی عمید= فلز⟨ فلزات قلیایی: (شیمی) دستهای از فلزات که از لحاظ خواص فیزیکی با فلزات معمولی فرق دارند و همۀ آنها سبکتر از آب هستند و در حرارت کمتر از صد درجه ذوب میشوند، مانندِ سدیم، پتاسیم، و لیتیم.
وادی الیتیملغتنامه دهخداوادی الیتیم . [ دِل ْ ی َ ] (اِخ ) ناحیه ای است در سوریه . (نخبةالدهر دمشقی ص 199).